به گزارش سینماپرس، تنشها میان مخالفان و موافقان قانون تابعیت جدید در هند بالا گرفته است. قانونی که عملا مهاجران مسلمان را از دستیابی به تابعیت هند منع میکند و به همین علت مهمترین منتقدان این قانون، جمعیت نزدیک به ۲۰۰ میلیونی مسلمانان در هند محسوب میشوند. اما درحالی که این قانون تبعیضآمیز، واکنش منفی بسیاری از فعالان اجتماعی غیرمسلمان در داخل و خارج از هند را نیز برانگیخته است، سوپراستارهای مسلمان بالیوود، سکوتی منفعلانه را در پیش گرفتهاند. از سوی دیگر تصویر همزیستی مسالمتآمیز ادیان و اقوام مختلف هندی در کنار در فیلمهای جریان اصلی سینمای هند روزبهروز بیشتر زیر سوال میرود.
چیزی که عموم مردم ایران و شاید جهان از بالیوود در ذهن دارند، ۳سوپراستار بزرگ سینمای هند است که پسوند «خان» آنان را از سایر بازیگران فیلمهای هندی جدا میکند. پسوندی که نشان میدهد آنان مسلمان هستند و البته از شهرت و محبوبیت بیحسابی هم نزد دوستداران سینمای هند برخوردارند. اما آیا همه سینمای هند همین است؟ آیا تمام رفتار سینمای هند در پشت و جلوی صحنه با جمعیت مسلمان این کشور را باید با همین اعتبار سنجید؟ حالا که مسلمانها قرار است با یک قانون تبعیضآمیز از دایره تابعیت این کشور کنار گذاشته شوند، واکنش این جمعیت اندک، اما اثرگذار چه خواهد بود؟
مسلمانان روی پرده چطور به حاشیه رفتند
واقعیت این است که مسأله مسلمانان در سینمای هند، بسیار گستردهتر از حضور سه خان مشهور در آن است و در طول سده اخیر که هند صاحب سینما بوده، تغییرات زیادی هم داشته است. عبدالقدیر سدیکویی از دبیرانETV و کارشناس سابق دانشگاه آزاد ملی اردو حرکت سینمایی شخصیتهای مسلمان را به سه دوره تقسیم میکند. «دوره اول، عصر پسااستقلال نهرویی است که فیلمها، ارزشهای سوسیالیستی را درون اخلاق ملیگرایانه القا میکردند و در صدد برچیدن ساختارهای فئودالی ستمگر بودند و میخواستند یک کشور چندپاره را به یکدیگر پیوند دهند.»
این کارشناس دوره دوم را اینطور توضیح میدهد: «بعد از آن دوره ایندیرا گاندی فرارسید که فیلمهایی نظیر «در زدن» (۱۹۷۰) و «هوای گرم» (۱۹۷۳)، محاکمهها و مصائب مسلمانان هندی را در هند بعد از تجزیه نشان میدادند.» پایگاه خبری هندیBL در ادامه به نقل از سدیکویی مینویسد فاز سوم به قلمروهایی میپردازد که لیبرالیزاسیون اقتصادی سال۱۹۹۱ و جنبش سال۹۳-۹۲ در آیودیا تعیین کردند و «پدیدههایی که کمابیش حوادث موازی بودند». برای بسیاری از سینماروهای این دوره، مسلمان در فیلم هندی، چاچا، شخصیت مهربان، نیکخواه و سکولارِ فیلم «گل خاک» (۱۹۵۹) است که برای کودک در آغوشش چنین آوازی میخواند: «تو، نه بهعنوان یک هندو و نه یک مسلمان، بزرگ نخواهی شد؛ تو بزرگ میشوی برای اینکه انسان باشی.»
سیاستهای سکولارسازی سینما به نام ممانعت از تجزیهطلبی
این رویکرد سکولار از آن دوره تاکنون نه تنها در شخصیتپردازی فیلمها بلکه حتی بر سیاستهای تولید فیلم در سینمای جریان اصلی هند نیز سایه انداخته است. بهطوری که جواد نوروزبیگی، تهیهکننده «سلام بمبئی»، اولین فیلم تولید مشترک ایران و هند در مصاحبه خود با «صبحنو» تصریح کرد که این سیاستها برای جلوگیری از آنچه حساسیتهای دینی و مذهبی در هند خوانده میشد، منجر به تغییر برخی سکانسها مثل شکل عقد و ازدواج دو شخصیت اصلی فیلم براساس آیین اسلامی شد.
ناندیتا داس، یکی از بازیگران و کارگردانهای شناخته شده هندی نیز درباره مقصد فعلی این مسیر طیشده در بالیوود و تأثیر حرکت سینمای جریان اصلی هند بر مسلمانان اذعان میکند: «سینمای جریان اصلی براساس فهم عمومی از جامعه مسلمانان، بازنماییهای مختلفی از مسلمانان دارد. در طول سالیان، اسلامهراسی و حاشیهنشینی مسلمانان، بر گزینشگری تهیهکنندگان و کارگردانها در جهت بیرون گذاشتن و به حاشیه کشاندن کاراکترهای مسلمان در فیلمها تأثیر گذاشته است». در واقع مسیری که سکولاریسم در سینمای هند برای مسلمانان ترسیم کرده به شکلی ناگزیر، شخصیتهای مسلمان و طبعاً مخاطبان آنها را به حاشیه برده است. آیا چنین اتفاقی لاجرم بر تغییر رفتار و انفعال سوپراستارهای مسلمان بالیوود نیز اثر گذاشته است؟
عصبانیت کارگردان فیلم «را. یک» از سکوت شاهرخخان
دستکم «آنوباو سینها»، یکی از نویسندگان و کارگردانهای مسلمان هندی همین باور را دارد. طبق مطلب شبکه الجزیره، این کارگردان از سوپراستارهای مسلمان بالیوود خواسته تا سکوتشان را درباره قانون تابعیت جدید که تظاهراتهای مرگباری را هم موجب شده، بشکنند. تظاهراتی که لااقل ۳۰نفر تاکنون در آن کشته شدهاند و همه چیز به دولت هندو و ملیگرای هند باز میگردد. سینها یکی از منتقدان نارندرا مؤدی، نخستوزیر کنونی هند میگوید: «من از هر کسی که تا الان در اینباره حرفی نزده، واقعاً عصبانی هستم. این سه بازیگر و هوادارانشان، وضعیت متفاوتی دارند. یک کلمه این بازیگرها میتواند روی میلیونها نفر تأثیر بگذارد.» او مشخصاً به عامر خان، سلمانخان و شاهرخخان اشاره میکند. این درحالی است که سینما، کارگردان فیلم سال۲۰۱۱ شاهرخخان به نام «را. یک» هم بوده است.
طبق گزارش الجزیره تعدادی از چهرههای سرشناس هندی علیه این قانون و خشونت برخاسته از آن در تظاهرات یا حتی در قلب بالیوود سخنرانی کردهاند، اما هیچیک از این سه خان هنوز هیچ واکنش عمومی ابراز نکردهاند. این پایگاه خبری توییتی از شاهرخخان را هم شاهد آورده است که او پیش از این درباره یکی دیگر از چالشهای هند که با هشتگ «#ChangeWithi» مورد توجه کاربران هندی بود، با مؤدی ملاقات داشته است.
سکوت توییتری خانهایی با فالوئرهای میلیونی
سینها تصریح کرده است که حتی مهم نیست نظر این سه سوپراستار درباره قانون جدید یا خشونت ناشی از اعتراض به آن دقیقاً چیست بلکه همین مقدار که سکوتشان را بشکنند و وارد بحث شوند، کافی است. «من نمیگویم آنها حتماً باید با من یا سایرین موافق باشند. نظر آنان میتواند با ما متفاوت باشد، اما همان را ابراز کنند». الجزیره گزارش میدهد که اکانت توییتری شاهرخخان، ۴۰ میلیون، سلمانخان، ۳۸ میلیون و عامرخان، ۲۵میلیون فالوئر دارند. این پایگاه خبری همچنین به سایر چهرههای معترض به سیاستهای مؤدی در اکانت توییترشان اشاره کرده است. «راجیو ماساند»، منتقد و روزنامهنگار سینمایی و «سیانی گوپتا»، بازیگر نقش مکمل زن مقابل شاهرخ خان در فیلم۲۰۱۵ او، از جمله این معترضان سرشناس سینمایی نسبت به انفعال سه سوپراستار مسلمان در مقابل قانون جدید دولت هند هستند.
با این حال سه چهره مؤثر و پرطرفدار سینمای هند در داخل و خارج این کشور، تاکنون واکنشی به قانون تبعیضآمیز دولت این کشور درباره سلب تابعیت از مهاجران مسلمان هند نشان ندادهاند. آیا این انفعال را باید به پای ترس از به حاشیه رانده شدن در بالیوود گذاشت یا همانطور که کارشناسان و فعالان سینمای هند معتقدند، میتوان ریشههای آن را در سکولار شدن رویکرد سینمای جریان اصلی هند نسبت به ادیان و خصوصاً اسلام دانست؟ سیاستی که به مرور زمان حضور مسلمانان را در فیلمها جدیتر کرده، اما ریشه حضور فعالانه آنان را در مناسبات اجتماعی خشکانده است.
*صبح نو
ارسال نظر